آزارم می دهد...

  آزارم می دهد...

شخصی که موقع صحبت کردن، درست مقابل آدم از فاصله نیم متر جلوتر میاد و هرم دهانش به صورت آدم می خوره و عقب تر رفتن آدم باعث جلوتر آمدن او می شه!

+ اجبار به شرکت در مجلس ختم آدمی که تا حالا تو عمرم ندیدمش!

+ مکالمه با آدمی که علاقه ای به صحبت کردن باهاش ندارم و ول کن نیست!

+ زندگی در مملکتی که یه بچه دیپلمه خنگ که اتفاقاً همسن و سال  خودم هم هست، تو یکی از ادارات کاره            ای باشه. بچه خنگی که از دوره ابتدایی به زحمت (آن هم با تلاش های فراوان مادرش برای نمره گرفتن از معلم ها!) تو درس هاش نمره می آورد و حتی همیشه املاء فارسی رو هم تجدید می شد! چقدر زور داره این آدم بیاد بگه می خوام پارتی ات بشم برای استخدام تو فلان جا.

 + زندگی در مملکتی که برای بچه تنبل هاش که تو علی آباد کتول لیسانس بازیگری گرفتن کار باشه اما برای فوق لیسانس فیزیکش نه!

 + خوندن کتابی که خیلی ها اعتقاد دارند کتاب خیلی خیلی خوبیه و من بار ها و بارها اون رو نیمه خوانده ام و هیچ وقت نتونستم خودم رو مجاب کنم که این کتاب حتی ارزش خوندن داره!

 + آدمی که مدام دیگران رو دهاتی خطاب میکنه و احساس می کنه خودش خیلی باکلاسه و شهری ها در همه موارد خیلی بالاتر از دهاتی ها هستند!

 + آدمی که اصرار داره بگه اهل کتاب و صنعت سینماست و تو هر بحثی فقط و فقط حرف هاش جمله های توی فیلم ها کتاب ها هستند.

 + دوستی که ادعای دوستی داره و درست، هر وقت باید باشه، نیست!

 + کسی که خودش عاشقه و برای عشق شخص دیگری ارزشی قائل نیست.

 

ای مردم! بدانید و آگاه باشید که موبایل، وسیله ای شخصی است. بنابراین بر همگان واجب است که صبر پیشه سازند و به موبایل اعضاء خانواده و دوستان خود پاسخ ندهند!

 

پی نوشت: آدم به گوشی استادش زنگ میزنه امید داره که خود آقای استاد گوشی رو جواب بده، نه دخترش!